17 دی ... + مظلومیت بحرین
طرح نوشت :
همین دیشب بود جایتان خالی رفته بودیم منزل یکی از دوستان که از سفر کربلا آمده بود.
آقا مصطفا.همین جا بازهم بهش زیارت قبول میگم،زیارتی که به نظر خودش بسیار سودمند و مفید بود برایش.
حاشیه نروم.کلی خاطره برایمان تعریف کرد.از خاطرات با نمک و خوشمزه ی موکب ها بگیر تا لحظات رو به رو شدن با ضریح و گنبد و گلدسته ها...
اما یکی از خاطراتش ، بدجوری فکرم را زخمی کرد....از مظلومیت بحرینی ها صحبت کردن تمومی ندارد.میگفت یکی از هم سفران بحرینی اش درددل برایشان میکرده که :"مافقط منتظر یک فتوا از آقا هستیم..."حالا همه فکر میکردند منظور اون عزیز بحرینی فتوای جهاد یا عملیات های انتحاری و از این جور چیزها بوده.اما وقتی گفت که منتظر چه فتوایی هستند،دل همه یمان لرزید و یکباره فروریخت!
..."منتظریم آقا فتوا دهند وقتی زن های مارا به اسیری میگیرند،اجازه ی خودکشی داشته باشند."
مجلس در سکوت مرگباری فرورفت.نمیتوانستم نگاهم را از نگاه مصطفا بردارم.مصطفا هم همینطور.اگر همینطور پیش میرفت ، اشک هامان جاری میشد.مجبور شدم قفل دهانم را بشکنم و چیزی بگویم تا از این مخمصه رها شویم.یک لحظه انگار از این دنیا کنده شدم و احساس پوچی کردم!به خودم گفتم یک عده شیعه اینطور زندگی میکنند که منتظر فتوای خودکشی هستند و درنهایت سختی و رنج،بازهم دست از اطاعت خدا و ولی خدا دست برنمیدارند.بعد ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم که آیا تذکر بدهیم به بی حجابان یا ندهیم...آیا احتمال تاثیر میدهیم یا نه...آیا آیا آیا...
کدام دختر یا زنی میتواند این مصیبت را بشنود و طاقت بیاورد؟
حداقل شکرانه ی این آسایش و امنیت که حاصل خون هزاران شهید است،اطاعت از فرمان الهی و رعایت حجاب و عفاف است.
خواهرم حجاب...! اگر آسایش میخواهی،اگر امنیت میخواهی،اگر آزادی میخواهی،اگر احترام و عزت میخواهی...
این طرح و نوشته را تقدیم میکنیم به همه زنان و مردان غیور بحرین که در مظلومیت به مولایشان علی علیه السلام اقتدا کرده اند.
تمت/